شنبه 15 اردیبهشت 1403 - 2:47 بعد از ظهر

نام کاربری : پسورد : یا عضویت | رمز عبور را فراموش کردم


ما برآنیم گامی هرچند کوچک درجهت شناساندن مظلومیتها ونشان دادن جنایت ها در طول تاریخ برداریم هرکس همگامی مارا میطلبد مادنبال هم مسیریم واین به آن معنا نیست که اجازه سخن به مخالفین نمیدهیم بلکه میخواهیم حرفی برای گفتن باقی نمانده باشد دراین گفتگوی دور از تعصب وپیش داوری و توهین به همگامان خیرمقدم میگوییم صفای قدومتان
ارسال پاسخ
تعداد بازدید 502
نویسنده پیام
islamreal آفلاین



عضویت: 19 /1 /1391


شبهه تحريف قرآن كريم

تذکر : فقط نقل مطلب کرده ایم

شبهه تحريف قرآن كريم

تدوين محمدهادي تسخيري

12/7/1382-تهران يكي ازبحثهايي كه كم وبيش درگفتگوهايي كه مصاحبه شوندگان درمراسم حج پيش مي آيدموضوع فوق ميباشدو اولين سؤالي كه ازطرف مقابل ازمُبلغ پرسيده مي شوداين است كه آياشيعه به تحريف (نقصان يازيادت)درقرآن متعقداستاميرمؤمنان حضرت علي(ع)درخطبة198نهج البلاغه مي فرمايند:«ثم أنزل عليه الكتاب نوراًلاتطفأمصابيحه وسراجاًلايخبوتوقّده وشعاعاًلايُظلِمُ ضَوٌؤه وفرقاناًلايُمخٌدَبرهانه وتبياناًلاتهدم أركانه معدِن الايمان وبجوحته وينابيع العلم وبجوره...جعلهُ الله ريّاًلعطش العلماءودواءأليس بعدهُ داءونوراًليس معه ظلمةوحبلاًوثيقاًعروتهُ.....»ودرآنگاه خداوند قرآن رابراو(پيامبر)نازل كرد نوري كه چراغهاي آن خاموش نگرددوفانوسي كه آتش آن خاموش نشودوشعاعي كه نورآن تاريك نگرددوجداكنندة حق وباطلي كه دليل وبرهان آن ثابت است وبيان كنندة حقي كه اركان آن منهدم نمي شود.....اصل ايمان ومساحت آن وسرچشمه هاي دانش ودرياي هاي آن.....خداوندآن رابراي رفع تشنگي دانشمندان قرارداد.....ودرماني كه بعدازآن دردي نيست ونوري كه به تاريكي نمي گرايدوريسماني محكم بسته شده است......» ودرخطبة 176مي فرمايند:«انتفعواببيان الله....واعلموأن هذاالقرآن هوالناصِحُ الذي لايكذب...واعٌلَمواأنّهُ شافِعُ مشفّع وقائلُ مُصَدّقَ....»«اي مردم ازسخن خداوندبهره ببريد...وبدانيدكه براستي اين قرآن پندگويي است كه كسي رانمي فريبدوهدايتگري است كه گمراه نمي كندوسخنگويي است كه دروغ نمي گويدوبدانيدكه اين قرآن شفيعي است كه شفاعتش پذيرفته شده است وگوينده اي كه سخنش تصديق شده است...» با اين بيان فصيح وبليغ موضع شبهه ازتحريف قرآن كاملاًروشن ميگردد.البته موضوع «شبهة تحريف قرآن»به دو روش موردبررسي قرارميگرديك بررسي اين موضوع واثبات بطلان آن ازطريق تصويص ديني وقرآني كه ازسوي پيامبراكرم«ص»وائمة اطهار(عليهم السلام)نقل شده است. كه اين روش براي كساني كه مسلمان باشندسودمنداست.وروش ديگربررسي اين مسئله بصورت موضوعي است.بدون الزّام به موضوع ديني كه اين روش براي به موضوع ديني كه اين روش براي رفع اين شبهه براي هركسي حتّي اگرغيرمسلمان باشدكه البته دراين بحث مختصربيشرروش اوّل مدّ نظرنگارنده مي باشد.درادامة اين بخش ازمبحث به صورت مختصرآراءبزرگان مذهب اماميّه(شيعه)دربارة عدم تحريف قرآن اشاره ميگردد:الف"
شيخ المتحدثين محمد بن علي به الحسين به بابويه قمّي ملقب به صدوق(متوفي1381ه)ومؤلف كتاب من لايخضره الفقيه كه يكي ازكتابهاي مهم شيعه در زمينة حديث مي باشدومؤلف دهها كتاب گرانبهاي ديگردررسالةخودبنام (اعتقادات الصدوق)مي فرمايد:«مامعتقديم كه قرآن برپيامبر اكرم نازل شده همان است كه دردسترس مردم قرار دارد...وهركس كه به مانسبت دهدكه قرآن واقعي بيشترازاين موجود است دروغگو است.»شيخ مفيد(ره)دركتاب «المقامات للمفيد»(ص55)مي فرمايد:«عده اي ازجماعت اماميّه به نقصان ازآيات وسوره هاي نصرقرآن نبوده بلكه ازقرآني كه بنام «مصحف اميرالمؤمنين (ع)»به عنوان تأويل وتفسيرآيات قرآن بودصورت گرفته است وإلاازاصل نصّ قرآني كه معجزةالهي است نقصاني صورت نگرفته است وبين مفسرين تفسيروتأويل قرآن نيز به عنوان قرآن گفته مي شودبنابر آية«لا تعجل بالقرآن من قبل أن يقضي إليك وحيه وقل ربّ زدني علماً»زيادت درنص قرآني كه قطعاًبي اساس وفاسدودروغ است»(امّا الزيادةفيه فمقطوع بفسادها)شيخ أبو علي امين الاسلام الطبرسي درتفسير گرانبهايش بنام «مجمع البيان»مي فر مايد:«همگان به بطلان زيادت درنص قرآن كريم معتقدندوامّانقصان ازنص قرآن كريم گروهي ازاصحاب ماواهل سنّت آن راگفته اندصحيح آن خلاف آن است(عدم نقصان)واين رأيي است كه سيد مرتضي(قدس سره)آن را تأييدكرده است...) شيخ طائفه أبوجعفر محمد بن حسن طوسي(متوفي 46.ه.ق)و مؤلف كتابهاي:ألخلاف والمسبوط ولتهذيب والأستصبارو...درتفسير بنام «البتيان»مي فرمايد:«سخني دربارة زيادت ونقصان قرآن كريم لايق قرآن كريم نيست زيرا همه به عدم زيادت معتقدند ظاهراًهمه مخالف نقصان آن مي باشندوهمين رأي لايق مذهب ما است كه سيّد مرتضي نيز آن راتأييدكرده است...»عالم بزرگوار شيخ جعفركاشف الغطاءدركتابش بنام «كشف الغطاء»درادامة مورد استدلالي پيرامون قرآن كريم ميفرمايد:«هفتم دربارة زيادت قرآن كريم»هيچ زيادتي درقرآن وجود نداردوهيچ سوره وآيه اي ازبسم الله تا آخر وكلمه وحرفي به قرآن افزوده نشده است...و«هشتم دربارة نقصان آن»هيچ شكي نيست كه قرآن ازنقصان محفوظ است«بحفظ الملك الديان»يعني خداوندآن راحفظ كرده است...واين اجماع علماي اسلام درهمة دوره هاي مي باشدوموارداستثناءونادر اعتبار ندارد.»عالم فرزانه شيخ محمدبهاءالدين عاملي دركتاب آلاءالرحمن ص26ازاشيان نقل شده است كه
مي فرمايند«نظر صحيح اين است كه قرآن عظيم اززيادت ونقصان محفوظ است وسخن خداوند برآن دلالت
مي كند«انالهُ لحافظون»علامة بزرگ محمدابراهيم كلباسي دركتاب «الاشارات»بعدازاينكه آراءونظريات علماي اسلام را ازهرصنف ومذهب كه بودنداستقراءنمودوكتابهاي كلامي واصولي وتفسيري آنها كه شامل خطبه هاوداستانهايي دربارة قرآن كريم است موردبحث بررسي قراردادنتيجة مي گيردكه «أنّ النقصان في الكتاب مما اصلّ له»يعني نظرية نقصان درقرآن كريم اصلاً وجودندارد. علامة مجاهدمعاصرشيخ محمدحسين آل كاشف الغطا دركتاب«اصل الشيعه و اصولها»مي فرمايد: كتاب قرآن موجودنزد مسلمانان همان كتابي است كه خداوندبراي اعجازوچالش برپيامبراكرم نازل كرده است وهيچ نقص وتحريفي وزيادتي در آن نيست واين اجماع همة علماي اسلام است. 3
دانشمندبزرگ ومفسّرمتكلّم ومجاهدشيخ محمد جوادبلاغي صاحب كتاب «الممتمعه»و«التصاينف القيمّه»درمقدمة تفسيرش معروف به«آلاءالرحمن»ازقداست قرآن دفاع كرد.سيّدعبالحسين شرف الدين دركتاب«الفصول المهّمه في تأليف الأمّة-ص163مي فرمايد:قرآن كريم همان است كه دردست مردم است بدون اينكه يك حرف ازآن كم ويازيادشده باشد .....سيّدبزرگوارودانشمندخستگي ناپذيرمرحوم سيد محسن الأمين الحسيني العاملي دركتاب «اعيان الشيعه»جلداوّل ص1.8مي فرمايد:«هيچ كس ازمذهب امانيّه(نه قديمي نه معاصر)نمي گويدكه به قرآن كمي اضافه ويا ازآن كم شده است....وهمة برعدم زيادت برآن متّفقند.ومحقّقين آنها كه رأيشان قابل قبول است همه متّفقندكه درقرآن نقصاني نيزوجوددارند.»عالم بزرگ سيدمحمدحسين شهرستاني دركتابي بنام «رسالة في حفظ الكتاب الشريف عن شبهةالقول با التحريف»درردّشبهات ميفرمايند:«هيچ شبهه اي وجود نداردكه قرآني كه در دسترس مردم است هماني است كه بررسول الله(ص) نازل شده است.»وازعلماي معاصرمانند حضرات آيات عظام حاج سيّدحسين طباطبائي بروجردي وسيّدمحمّدرضا گلپا يگاني نيز برخلاف بوده شبهة تحريف قرآن كريم مطالبي نقل شده است. وازروحانيون برجستة حاضرنيزآيت الله جوادي آملي دربارة شبهة تحريف قرآن كريم مي فرمايد :
«ولي نصوص ثقلين متواترين شيعه وسنّي است وقو يترين رواياتي دلا لت بر عدم تحر يف قرآن كريم دارند.
البته درمقابل اين آراءونظريات كه مخالف عدم صحّت شبهةفوق مواردنادري نيزدرتفاسيرپيروان مذهب اهل البيت (ع)ديده مي شودكه اين موضوع(تحريف قرآن)را تأييد مي كنند:مانندمفسرشيعي قرن يازدهم هجري علّامه فيض كاشاني كه درتفسير «صافي»(پس ازآن اينكه به روايات مؤيدتحريف قرآن اشاره مي كند.)مي فرمايد:«ازهمةاين اخباروغيرازآنهاز روايات نقل شده از طريق اهل البيت عليهم السلام استفاده مي شودكه اين قرآني كه دردست ماست به طوركامل هماني كه برمحمد«ص»نازل شده نيست بلكه درآن چيزهايي خلاف آنچه كه خدانازل كرده و درآن آنچه كه تغييرداده تحريف شده است وچيزهاي زيادي ازآن حذف شده منجله اسم امام علي«ع»دربسياري ازجاها واين قرآن برهمان ترتيبي كه نزدخداوپيامبرش(ص)موردرضايت است نيست.» يكي از مراجع بزرگ جهان تشيع كه دراين بارةتحقيق وبررسي كرده مرحوم آيت الله العظمي سيدابوالقاسم خوئي مي باشدكه دركتاب البيان في تفسيرالقرآن مفصّل دربارة شبهة تحريف قرآن بحث وبررسي كرده وبطلان آن شبهه يعني سلامت نص قرآني راثابت نموده است همچنين حضرت آيت الله معرفت دركتاب «صيانةالقرآن من التحرفت» رأي علماي مذهب اماميّه (شيعه)رادرطول قرنها متمّادي بيان كرده است كه همةآنها برعدم تحريف (نقصان يازيادت)قرآن كريم تأكيد مي كنند پس از اين توضيح مختصر پيرامون عقيدة شبهة تحريف قرآن لازم است دررابطه با موضوع تحريف ناپذيرقرآن ومهمترين دلايل آن مطالبي هرچندكوتاه وگذرا بيان گردد.لذا ابتدابايدوضيعت تدوين وجمع قرآن كريم درعصر پيغمبر اكرم(ص)مورد بررسي قرار گيرد سپس دربارة احتمالات وقوع تحريف درقرآن به صورت مختصرمطالبي بيان شود. تدوين قرآن كريم درعصر پيغمبر اكرم (ص):ابتدا لازم است مواردي كه مسلم ويقين است وپيغمبر اكرم(ص)درزمان حيات مبارك خودآنها را تجربه كرده اند بيان كنيم تامحقق شودكه تدوين قرآن درزمان آن حضرت (ص) انجام گرفته است كه اين موارد عبارتند از:

1-قران كريم به عنوان قانون اساسي اُمت اسلامي بشمارمي رودوكيان اين ملت ازنظر اقتصادي تشريعي وفرهنگي برپاية اين كتاب مقدس استوار است.علاوه برآن مسائل اخلاقي واجتماعي مسلمانان نيز ازقرآن گرفته ميشود.ودرحاليكه درصدر اسلام مسلمانان هيچ كتاب ادبي ومصدر تاريخي مربوط به خودندانسته قرآن كريم به عنوان عاليترين ادبي ومصدرتاريخي بشمارميرود.بنابراين اين كتاب آسماني براي مسلمانان به عنوان يك امّت نوپا به مثابة محتواي روحي فكري واجتماعي آنهابود.

2-مسلمانان ازآغاز ظهور اسلام به حفظ وتلاوت قرآن كريم پرداختندواين امر نشان دهندة احساس واهميّتي كه آنهابراي آن درزندگي اجتماعي قائل بودند وبه اين دليل جماعت زيادي بوجود آمدندكه آنهارا بانام حافظان قرآن كريم مي شناختندكه آنهااين كتاب را به صورت كاملاً صحيح حفظ وبراي ديگران تلاوت ميكردند.

3-رسول اكرم (ص)درآن زمان اميدها دردهاونيازهاي اُمّت اسلامي رادرك مي كردومسئوليت عظيم بوجود آوردن چنين اُمّتي درآن شرايط ويژه احساس مينمودوبه خطرهايي كه اين امّت راتهديدميكرد آگاه بود.لذا درنتيجة زندگي سختي راازآغاز دوران بعثت تاهنگام رحلت متحمل شده بودند امّت نويني بوجود آورد وواقعيّت فكري وسياسي واجتماعي آن راتغيير داد. سپس رهبري وادارةامور اين امّت را به عهده گرفت وبامشكلات فراواني مانند جنگ وجهاد ومكّرونيرنگ نفاق وارتدادوغيره...روبروشدهمچنين ايشان با تاريخ رسالتهاي آسماني سابق آشنايي كامل داشت وازتحريف اين رسالتها به دست مزورّين ومحرّفين وتجّاردين آنگونه كه قرآن كريم به طور صريح به آن اشاره نموده است مطلع بود.بنابراين چنين رهبري كه همة همّ وغمّش حاضروآيندة اُمتّش بود امكان ندارد نصّ قرآن را درمعرض خطر بگذارد وآن را فقط درحافظه وتلاوّت حفّاظ ترك كند.

4- امكانات ووسايل تدوين ونوشتن متون نيزنزدپيامبر اكرم (ص)بوفوريافت مي شدوهمچنين افرادمخلص كه توانايي تدوين ونوشتن نصّ قران كريم نيز بودند واز نظرتاريخي هيچ كس به وجودچنين تواناييهاي نزد مسلمانان شك ندارد.

5-اگر فرض كنيم كه هيچ كس چنين اخلاصي نسبت به حفظ وصيانت قرآن كريم نداشت حداقل شخص پيامبراكرم كه خودصاحب رسالت است وبامعجزات ودلايل متقن موجوددرقرآن كريم كافران ومشركان راچالش كشانده است برحفظ وصيانت اين كتاب آسماني ازتحريف اصرار شديدي دارند.اين پنج مورد نشان دهندة اهميّت قرآن كريم ودرصورت عدم تدوين وخطر تحريف آن كه پيامبر اكرم(ص)كاملاًاين خطررادرك مي كردند ووجودامكان تدوين وحرص حضرتش(ص)برحفظ قرآن ازهرگونه تغييروتحريف نشاندهندة تدوين قرآن كريم درزمان حيات آن حضرت (ص)مي باشد دربرابرموارد پنجگانه غيراز رواياتي كهبيانگر جمع كردن قرآن درزمان ابوبكر است.چيز ديگري وجودندارد.وآن روايات مروّنِ از زيدبن ثابت وديگران كه به صورت ديگر در اين باره روايت شده است كه بنا بر نظر مرحوم خوئي اين نصوص و روايات داراي يك صيغه وشكل واحدي نيستند و حتّي مضمون واحدي ندارند و كار جمع قرآن رابه افراد مختلف نسبت مي دهد همچنانكه اين روايات در زمان جمع آوري و چگونگي ودوره اي كه قران در آن جمع آ وري شده با هم ديگر اختلاف دارند علاوه بر آن نصوص و روايات ديگري وجود دارد كه تصريح دارد كه قرآن كريم در زما ن پيامبر اكرم(ص) جمع آوري شده است كه اين نصوص و روايات مي تواند در رد روايات مخالف مطرح گردد واز علماي قديم شيعه شيخ ابو علي امين الاسلام طبرسي يكي از بزرگان شيعه در علوم قرآن در مقدمة تفسيرش بنام «مجمع البيان» ميفرمايد:قرآن كريم در زمان رسول الّله(ص) جمع آوري و به همين صورتي كه امروزه هست تاليف شده بود جمع آوري قرآن كريم در عهد رسول الّله(ص):در رابطه با اينكه در زمان پيغمبر اكرم(ص) كساني بودند كه سخن وحي را مي نوشتند هيچ كس شك ندارد كه اين روايت نقل شده در «المتسدرك»(جلد2-ص611)مؤاين مطلب است كه زيد بنم ثابت مي گويد :«كنا عند رسول الّله (ص)نؤلف القرآن من الرقاع»يعني «ما نزد رسول الّله(ص)قرآن را از ورقه هايي تاليف مي كرديم»همچنين در «كنزل العمّال»آمده است كه رسول الّله(ص) به هنگام نزول آية«لايستوي القاعدين من المومنين» دستور دادند زيد به نزد حضرتشان برسد و قلم و دوّات ولوح با خود بياورد سپس به ايشان گفتند :بنويس(لا يستوي.....)زيد بن ثابت مي گويد :«من آنچه كه از وحي وجود داشت مانند «مصعف عبد الّله بن مسعود» و با توجه به اينكه رسول الله(ص) براي كساني كه قرآن را از اول تا آخر ختم مي كردند احكامي تعيين كرده بود لذا اين امر نشان مي دهد كه قرآن در زمان پيغمبر اكرم جمع شده بود .
بويژة كه دربعضي از روايات به«فاتحةالكتاب»و«خاتمته»صراحتاً اشاره شده است .كه روايات بسيارفراوان است كه فقط به آدرسهاي كلي و برخي ازآنها اشاره ميشود:درمجمع البيان جلد اوّل صفحه84 وسنن الدرامي جلد 2
صفحه 471 وسنن ابي داوود جلد2صفحه54والجامع الصحيح للترمذي جلد5صفحه196ومسند احمد جلد2صفحه163-مجمع الزوائد جلد7صفحه171و.............بررسي احتمالات وقوع تحريف در قرآن كريم پس از اينكه يقين حاصل شد كه قرآن كريم درزمان پيغمبراكرم تدوين وجمع آوري شدوسپس درزمان خليفة سوّم عثمان بن غفان نسخه هاي فراواني ازاين قرآن كريم تكثيرشدوبه جاهاي مختلف ارسال شدوازاستفاده ازمصحفهاي ديگر منع به عمل آمدتاهيچ نسخة ديگري متداول نگردداكنون لازم است كه احتمالات كه ممكن است درآن حالات وزمانها اين اتفاق روي دهدمورد بررسي قرار مي گيرد:اين احتمالات به دواحتمال كلي تقسيم ميشوديكي اين تحريف بواسطة عامة مردم كه اين احتمال دوم جايي براي وقوع ندارد. زيرا كه با وجودسلطة ديني وآشنايي آنها بانصّ قرآن كريم كه از آن دربرابر تحريفها وتغييرها حمايت مي كندامكان انجام چنين كاري توسط عامةغير قابل تصوّر است. لذا لازم است احتمال اوّل را موردبررسي قرار داد.دررابطهبا اثبات عدم تحريف قرآن كريم در دورة خلافت شيخين(ابوبكروعمربايد مسائل ذيل توجّه كرد:
1-وجودقرآن تأليف وجمع آوري شده درزمان رسول اكرم (ص) جاي احتمال هرگونه غفلت واشتباه راازاين دومي گيرد.
2-وجود عده اي ازمسلمانان كه حافظ كل قرآن كريم بودندوازپيامبر اكرم فرا گرفته بودند كه باهمة وجود ازتحريف وتغيير درنصّ قرآني پرهيزگردد.
3-قرآن كريم از نظرادبي بليغترين وفصيحترين متون ازنظر تعبيرومضمون بود. وقوم عرب بر حفظ اين گونه متون فصيح وبليغ اهتمام كامل داشتندوآنها رادراماكن مقدّس حفظ ميكردندمانند حفظ معلقات شعري دركعبة شريفة وبا توجّه به قدسيّتي كه براي قرآن قائل بودند اجازة تحريف وتغيير حتّي به خلفا نمي دادند.
4- خلفا خود راجانشين پيامبر اكرم(ص)وحافظ وحامي قرآن كريم مي دانستندلذاهيچگاه بركاري اقدام نمي كردندتا مصداقيّت خودراازبين ببرند. امّا در دروة عثمان نيزشبهة تحريف قرآن كريم صحت ندارد زيرادراين دورة قرآن جمع آوري شددرزمان رسول الله (ص)به صورت گسترده دراختيار مردم بودو عثماني دليلي نداشت كه كاري كندكه برخلافتش ضرّربرساندواگرسوره ياآياتي به ضرّرعثماني درقرآن كريم بود اين سوره هاوآيات اصلاًاجازه نمي دادكه عثمان بهخلافت برسد. واگر عثمان قرآن را تحريف مي كردمسلمانان مخالف وي اين كاررا به عنوان بهترين بهانه براي مخالفتو سرنگوني وي مطرح مي كردندهمچنانكه موضع علي (ع)دراين موضوع روشن است زيراكسي كه بربازگرداندن اموالي كه درزمان عثماني به بعضي از نزديكانش داده شده بوداصرارمي كرددرصورت صحّت اين شبهه درزمان عثمان برتعديل وتصحيح قرآن كريم مصّرتر بود.همچنين حكّام وولات امر بعدي مانندحجّاج بن يوسف ثقفي وحكّام بني اميّه بسيار ناتوان ترازآن بودندكه بتوانندنصف قرآن كريم راكه درشرق وغرب بلاد اسلامي منتشر شده بودتغيير دهند.لذا اكثزيت قريب به اتفاق علماي اسلام برعدم تحريف قرآن وصحّت نصّ كنوني باآنچه كه ازجانب وي به پيامبر اكرم نازل شده است اعتقاد دارند. دراينجا لازم است مبحثي هرچندمختصردربارة مصحف امام علي (ع)كه در ضمن اين بحث بهآن اشاره شدداشته باشيم ودربارة محتواي آن واجزاي تشكيل دهندة آن وچگونه اين كتاب به اين نام ناميده شد.بررسي سريع وكوتاهي انجام گيرد. مصحف امام علي(ع):همانطوريكه درآغازبحث اصلي آمدكليّه مطالب موجوددرنهج البلاغة اميرالمؤمنين علي(ع)گوياي اين مطلب است كه همين قرآني كه نزدهمگان است همان كتابي است كه بررسول خدا (ص)نازل شده وخداوند بشررابراساس آنمورد قرارمي دهد بنابراين موضع علي (ع)دربرابر قرآن موجودواضح وروشن است. درحاليكه دشمنان اهل البيت(ع)آنان رامتهم به داشتن قرآن ديگري مي كنندوبه احاديث ورواياتي نيز استنادمي كنندامّاآنچه كه بايدروشن گردد اين است كه كتابهاي مانندمصحف الامام علي(ع)متضمن نصّ وحي نازل شده بررسول الله(ص)به همراه تفسيروتأويل وبيان شأن نزول آيات بودواينكه فقط مختص علي (ع)نبود. همچنين درضمن بحث اشاره شد كه قرآن كريم درزمان رسول الله (ص)جمع آوري شده ودرسينه ها حفظ وبرر وي رقاع(ورق)وعسب(پوستة درخت خرمانوشته مي شد. ورسول الله (ص)به كساني كه قرآن را تلاوت وحفظ كنند وعدة دخول بهشت مي داد. اميرمؤمنان علي(ع)كتابي داشت بنام مصحف الامام علي(ع)همانگونه كه تعدادي ازصحابه نيزكتابهاي بنام مصحف زيدمصحف ابن مسعود (اهل كوفه ازروي اين مصحف قرآن راتلاوت مي كردند)مصحف اُبي بن كعب ومصحف ابوموسي اشعري(اهل بصره قرآن را ازروي اين مصحف تلاوت ميكردند)ومصحف مقداد بن الأسود (اهل شام از روي اين مصحف قرآن را مي خواندند)امّا اين مصاحف جز مصحف امام علي(ع)درزمان عثمان جمع آوري وسوزانده شد اين مصاحف ازنظر تقديم وتأخيرسوره ها باهمديگراختلاف دارندمثلاّمصحف اُبي بن كعب سورةانفال را بعدازسورة يونس وقبل ازسورة براءة همچنين سورة مريم وشعراءوحج را قبلاز سورةيوسف آورده است امّا دررابطه بامحتواي اين مصحف اميرمؤمنان علي(ع)ميفرمايد:«مانزلت آيةعلي رسول الله(ص)ألاّأقرأنيها وأملاها عليّ فاكتبهابخطّي وعلّمني تأويلهاوتفسيرهاوناسخهاومنسوخها ومحكمها ومتشابهما.ودعاالله ليأن يعلمني فهمها وحفظها فما نيست آية من كتاب الله ولا علماًاملأهُ عليّ فكتبه منذ دعالي مادعا» «آيه اي نبودكه بررسول الله(ص)نازل شودمگراينكه ايشان اين آيه رابراي من مي خواندوبراي نوشتن آن را برايم املاء ميكردومن باخط خود آن را مي نوشتم .وتأويل وتفسير وناسخ ومنسوخ ومحكم ومتشابه آن رابه من ياد مي داد. واز خداوندخواست كه اين آيات رابه من بفهماندوكمك كند تا آنرا حفظ كنم.پس هيچ آيه اي از كتاب خدا را فراموش نكردم وهر عملي كه از من خواست بنويسم ومن نوشتم ازآن هنگامي كه ايشان براي من دعا كرد.»
بنا براين با تو جّه به مطلب فوق محتواي مصحف الامام علي (ع)كاملاً روشن ومشخص مي باشد. البتّه پس از وفات پيامبر اكرم(ص)حضرت علي (ع)اين مصحف را به ايشان داد امّا يكي از كهنسالان مسلمان به ايشان گفت:اي علي آن را بازگير ومانيازي آن نداريم .كه پس از اين امام علي (ع)هرگز آن رابه مردم عرضه نكرد.
12/7/1382 *تهران

پنجشنبه 19 آبان 1390 - 16:46
نقل قول این ارسال در پاسخ گزارش این ارسال به یک مدیر
ارسال پاسخ



برای ارسال پاسخ ابتدا باید لوگین یا ثبت نام کنید.


پرش به انجمن :